به پدران و مادران (جلد 1)

مجموعه سخنرانی علامه کرباسچیان در سال‌های پیش از انقلاب برای پدران و مادران است. ایشان از ابتدای تاسیس مدرسه علوی و بعدها نیکان به همراه کردن فضای خانواده در امور تربیتی دانش‌آموزان اهتمام داشتند. هر جلد این مجموعه دوجلدی شامل 15 گفتار از استاد است.

ریال۲.۹۵۰.۰۰۰

توضیحات

 

علامه کرباسچیان، متولد سال ۱۲۹۳ در تهران، از همان دوران کودکی، مسیری متفاوت از هم‌سالانش را پیمود. والدین او، با مشاهده فضای نامطلوب عقیدتی مدارس آن زمان، ترجیح دادند او را به مکتب بفرستند. علاقه‌مندی وی به معارف دینی، والدین را بر آن داشت تا او را به تحصیل علوم دینی ترغیب کنند. علامه در این راه، از محضر اساتید بزرگی همچون شیخ آقا بزرگ ساوجی، سید رضا دربندی و آیت‌الله بروجردی بهره‌مند شد.

این تجربه‌های ارزشمند، اندوخته‌ای غنی برای علامه فراهم کرد که او را به پایه‌گذاری طرحی نو در آموزش و پرورش سوق داد. او با عزم و اراده، فصلی تازه در تربیت و انسان‌سازی گشود و بیشتر عمرش را به این رسالت اختصاص داد. سخنرانی‌های ایشان، که در مدارس نیکان و علوی ایراد شده و به نام «در محضر استاد» در پانزده جلد منتشر شده بودند، اکنون در قالب دو جلد بازنشر شده‌اند.

کتاب به پدران و مادران 1 و 2 در هر جلد شامل پانزده گفتار (مجموعا سی گفتار) است که به‌صورت ویژه برای اولیای دانش‌آموزان تدوین شده‌اند. این اثر، خانواده را به‌عنوان اصلی‌ترین محور تربیت در اندیشه علامه کرباسچیان معرفی می‌کند و بر ایجاد ارتباطی سازنده میان والدین و اصول تربیتی تأکید دارد.

چالش اصلی این مجموعه، افزایش آگاهی والدین از مسئولیت‌های تربیتی و تقویت نقش آن‌ها در شکل‌دهی شخصیت فرزندان است. علامه کرباسچیان خانواده را زیربنای تربیت می‌دانست و با ارائه نکات تربیتی، عقیدتی و اخلاقی، والدین را به اصلاح رفتارها و نگرش‌های خود فرامی‌خواند.

« ‌اگر شما بزرگوار نباشید، چگونه ممکن است فرزند شما بزرگوار شود؟ اگر شما خود اسیر مادیات باشید، چطور مى‌شود بچۀ شما از مادیات بیرون بیاید و در زندگى، گذشت داشته باشد؟ پس اگر مى‌خواهید از شما یادگارى در این دنیا بماند و بعد از مرگ، اعمال نیک او در نامۀ عمل شما ثبت شود، باید از چیزهایى بگذرید. آرى، هر لذتى منوط است به ترک لذت.»

در تعالیم اسلامی نیز خودسازی والدین پیش‌نیازی برای تربیت صحیح فرزندان محسوب می‌شود. علامه با همین نگاه، والدین را به بازنگری در باورها و رفتارهایشان دعوت می‌کند، زیرا بر این باور بود که تنها افرادی می‌توانند نسلی شایسته پرورش دهند که در مسیر رشد و تعالی گام برمی‌دارند.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «مسلمان در خانه مثل گربه‌ای است که بچه‌ها با او بازی می‌کنند.» علامه با بهره‌گیری از این منطق، والدین را به ملایمت و همراهی با فرزندان دعوت می‌کرد، البته با حفظ اقتدار و اعتدال.

یکی از ویژگی‌های برجسته علامه، که در این دو جلد نیز تماما ظهور و بروز دارد، بهره‌گیری خلاقانه از شعر، روایت، و تمثیل در گفتارهایش بود. او گاه شعری می‌خواند یا داستانی روایت می‌کرد تا مفاهیم پیچیده را به‌سادگی به مخاطبان منتقل کند. سخنان او همچنان چون گنجینه‌ای پربها، الهام‌بخش خانواده‌هایی است که در جستجوی راهی برای پرورش نسلی متعهد و آگاه‌اند.

« یک راه این است که بگوییم خدا باید بچه‌هاى ما را درست کند و ما مسئول آن‌ها نیستیم، راه دیگر هم این است که خود را مسئول تربیت آن‌ها بدانیم. اگر اعتقاد داریم که مسئولیم و فرداى قیامت از ما مؤاخذه مى‌کنند که چرا بچه‌هایمان را تربیت نکردیم، باید از خودمان شروع کنیم و خانه را کانون مهر و عاطفه کنیم تا بتوانیم فرزندان شایسته‌اى بسازیم.»

علامه کرباسچیان، با بهره‌گیری از مثال‌های دقیق و تأثیرگذار، به شکلی هنرمندانه بر اهمیت مسئولیت والدین در تربیت فرزندان تأکید می‌کند. در همین راستا ایشان در بخشی از کتاب  این حدیث را ذکر می‌کنند: «اینکه خدای متعال یک نفر را به واسطه تو هدایت کند قطعا برایت از دنیا و تمام نعماتش بهتر است.» (الکافی، ج5 ، ص28)

علامه تربیت را نه صرفاً یک وظیفه، بلکه مسئله‌ای حیاتی و هم‌تراز با مرگ و زندگی می‌دانست. او می‌کوشید با بیان عمیق و روشن، اهمیت این مسئولیت را به‌گونه‌ای مطرح کند که والدین نه‌تنها آگاه شوند، بلکه انگیزه‌ای قوی برای پذیرش و عمل به این رسالت بزرگ در خود بیابند. ایشان در جایی از کتاب بیان می‌کنند:

« ممکن است کسى از شما نتواند مثل مرحوم شالچیان بنیان‌گذار مدرسه‌اى باشد و هزاران نفر را نجات دهد؛ ولى لااقل هریک از شما از پسر خودش دست‌گیرى کند، از راه نظارت بر معاشرت‌ها، و پوشیدن لباس ساده و از همه مهم‌تر، از این راه که خودش را طورى بسازد که سمبل و الگوى زندگى فرزندش باشد. نگویید: «سخت است»؛ آرى، خیلى هم سخت است، ولى پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اَلمـُؤمِنُ كَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ»؛ (مؤمن زیرک، هوشمند و هشیار است).

یعنی اگر برای مؤمن دو کار پیش آید که هر دو ضرر دارد، کم‌ضررتر را انتخاب مى‌کند، و اگر هر دو نفع دارد، آن کارى را انجام مى‌دهد که نفعش بیشتر است.

اینکه از حالا پیشگیرى کنید و به خودتان زحمت خودسازى بدهید کجا، و اینکه روزى چشم باز کنید و با جوان منحرفی مواجه شوید که مجسمۀ فساد اخلاق و امراض روانى است کجا؟ کدام سخت‌تر است؟»

مفهوم بقای روح، یکی از ارکان اصلی در منظومه فکری علامه کرباسچیان بود؛ مفهومی که او آن را کلیدی برای رسیدن به رستگاری در هر دو جهان می‌دانست. علامه بر این باور بود که اگر والدین به این مفهوم باوری عمیق و قلبی پیدا کنند، می‌توانند نسلی پرورش دهند که در برابر آفات و رذایل اخلاقی ایمن باشد. این ایمان نه‌تنها به خودسازی والدین کمک می‌کند، بلکه همچون واکسنی تربیتی، فرزندان را در برابر ناملایمات و انحرافات اخلاقی محافظت می‌کند.

« اگر بخواهید فرزند‌انی داشته باشید به‌دردبخور که مایۀ خون‌جگری شما نباشند، اگر چیزهایی از آن‌ها می‌گیرید، باید چیز دیگری به آن‌ها بدهید، همچنان‌که وقتی می‌خواهند عروسک را از بچه بگیرند، سیب سرخی به او می‌دهند. ما به بچه‌هایمان چه دادیم که می‌خواهیم از این مظاهر فریبندۀ دنیا بگذرند؟ آیا ایمان به بقای روح و عالم غیب را به آن‌ها دادیم؟ اصلاً خود ما ایمان داریم به اینکه بعد از مرگ خبری هست؟

کلاهتان را قاضی کنید. اگر به آخرت یقین داشته باشیم، وضعمان این نیست. بلکه اگر احتمال هم می‌دادیم، وضعمان این نبود. شما بچه‌هایتان را واکسینه می‌کنید، اما مگر هرکس واکسن کزاز نزند، لزوماً کزاز می‌گیرد؟ پس چرا واکسن می‌زنید؟ می‌گویید: «احتمال می‌رود، ولو یک در میلیون، بچه‌ام مریض شود.» خب، تمام فلاسفه و عقلا می‌گویند دفع ضرر محتمل، عقلاً واجب است. پس اگر احتمال می‌دادیم که انبیا(ع) راست می‌گویند که بعد از این عالم خبری هست، وضع ما این نبود.»

علامه کرباسچیان بارها با مثال‌های گوناگون به بی‌وفایی دنیا و ناپایداری مردمانش اشاره می‌کند. او با بیانی عمیق و تأثیرگذار، مخاطبانش را به این نکته راهنمایی می‌کند که برای پیمودن مسیر صحیح تربیت، نباید خود را اسیر قضاوت‌ها و حرف‌های مردم کرد. ایشان بر این باور بود که توجه به حرف مردم، اگر بی‌جا و بی‌حساب باشد، می‌تواند مانعی بزرگ بر سر راه تربیت سالم و اصولی ایجاد کند. او توصیه می‌کرد که افراد، به‌ویژه والدین، باید شجاعت بی‌اعتنایی به نگرش‌های نادرست اجتماعی را در خود پرورش دهند و تمرکزشان را بر هدف والای تربیت درست و اخلاق‌مدارانه بگذارند.

« قرآن کریم در مدح مردان حق مى‌فرماید: «یُجاهِدونَ في سَبیلِ اللّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ»؛ (در راه خدا مجاهدت مى‌کنند و از سرزنش دیگران نمى‌ترسند).

اگر پیرو قرآن هستید، مدح و ذم افراد نباید در شما اثر کند.

رضاى دوست به دست آر و غیر را بگذار

هزار فتنه چه غم باشد ار برانگیزند

مرا که با تو که مقصودى آشتى افتاد

رواست گر همه عالم به جنگ برخیزند

همۀ امور عالم به دست خداست. حتى اگر همۀ خویشان و دوستان با شما بد شوند، چه ضررى مى‌توانند به شما بزنند؟»

کسی که فرزندی دارد وظیفه اش در قبال او چیست؟ چرا در تفکر علامه والدین چندبرابر آنچه که برای جسم فرزندشان اهمیت قائلند باید به فکر روح و اخلاقش باشند؟ چرا علامه تاکید بر تربیت فرزندی با روح سالم و آرام دارند؟ پاسخ را از زبان خودشان بشنویم:

« پسرى که از تربیت دینى بى‌بهره بود چند نفر از دوستانش را مهمان کرده بود. پدرش در حیاط بود. یکى از آنان پرسید: «این کیست؟» گفت: «نوکر ماست!» شما را به‌خدا، آیا مرگ براى این پدر عروسى نیست؟! چرا این پسر این‌طور تربیت شده است؟ آیا اگر این پدر به‌جاى اینکه براى او پول دربیاورد، به فکر تربیت او بود، امکان داشت این‌قدر بى‌ادب شود؟ »

علامه در بخشی از کتاب تأکید ویژه‌ای بر اهمیت ارتباط سازنده و تعامل میان خانه و مدرسه دارند و معتقدند که بدون این همکاری، مشکلات روحی و جسمی دانش‌آموزان به درستی حل نخواهد شد. همچنان که ایشان به خوبی بیان می‌کنند: «از طبیبان نتوان کرد مرض را پنهان»، یعنی در مسیر درمان و تربیت، نباید از هم‌کاری میان خانه و مدرسه غافل شد. برای مثال:

«پدرى گفت که پسرش شب‌ادرارى دارد. با یک راهنمایى مختصر، کسالت او به‌کلى برطرف شد. اولیا باید با صراحت بگویند که مثلاً دهان بچه‌مان بوى بد مى‌دهد. اینکه وحشت ندارد. با یک راهنمایى، این بو از بین می‌رود و دیگران از او متنفر نمى‌شوند. گره کز دست بگشاید، چرا آزار، دندان را؟»

علامه همواره بر تأثیر معاشرت‌ها و روابط اجتماعی بر تربیت فرزندان تأکید ویژه‌ای داشتند. ایشان به این نکته اشاره می‌کردند که والدین باید شهامت و جرأت داشته باشند تا ارتباط خود را با اقوام و دوستانی که از نظر عقیدتی و رفتاری با ارزش‌های خانوادگی‌شان در تضاد هستند، قطع کنند. این اقدام نه تنها به محدود کردن دایره ارتباطات فرزندان کمک می‌کند، بلکه فرصتی می‌دهد تا والدین از تأثیرات منفی و نادرست بر رشد و تربیت فرزندشان جلوگیری کنند. البته این محدودیت‌ها ممکن است باعث قضاوت منفی اطرافیان و فشار اجتماعی بر والدین شود، اما علامه از والدین می‌خواستند که برای حفظ ارزش‌های دینی و تربیتی فرزندانشان، این دشواری‌ها و فشارها را به جان بپذیرند.

« معلم این مدرسه روی بچۀ شما کار کرده و خون‌ جگرها خورده و زحمت‌ها کشیده است. بچۀ شما با قوم و خویش و دوست ناجور نباید معاشرت کند. ممکن است یک ‌ساعت برود خانۀ دخترخاله‌اش و آینده‌اش به باد برود.»

علامه در گفتارهای متعدد خود یکی از عوامل مهم در فرزندپروری موفق را تحکیم روابط پدر و مادر با یکدیگر می‌داند. ایشان در این راستا به الگوسازی از زندگی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) می‌پردازند و با ارائه این الگوها، تلاش دارند تا والدین به بهبود روابط، تفاهم و درک مشترک از یکدیگر دست یابند:

«بیایید از امروز طوق بندگى خاتم‌الانبیا(ص) را به گردن بیندازیم. آخرین جملۀ پیامبر خدا(ص) در بستر مرگ این بود: «اَللّهَ اَللّهَ‌ فِي النِّساءِ»؛ (براى خدا، با زنان مهربانى کنید)؛ از آن‌طرف فرمودند: «لَو أَمَرتُ أَحَدًا أن یَسجُدَ لِأحَدٍ لَأمَرتُ المَرأَةَ أَن تَسجُدَ لِزَوجِهَا»؛ (اگر سجده براى غیرخدا جایز بود، مى‌گفتم زنان امتم به شوهرهاى خود سجده کنند).»

در نهایت باید خاطرنشان کرد در این کتاب، بخش‌های مهمی از منظومه فکری علامه کرباسچیان خطاب به والدین تبیین شده که می‌توان آن‌ها را به‌طور خلاصه این‌گونه دسته‌بندی نمود:

  1. تربیت اخلاقی: این سبک تربیت بر تقویت ارزش‌ها و اصول اخلاقی متمرکز است و به فرزندان می‌آموزد تا بتوانند در زندگی روزمره، میان درست و نادرست تمایز قائل شوند و رفتارهای خود را بر اساس این اصول شکل دهند. نکته کلیدی در این روش، نقش والدین به‌عنوان الگوهای عملی است، چراکه تربیت مؤثر تنها زمانی تحقق می‌یابد که والدین خود، نمونه‌ای از ارزش‌ها و رفتارهای صحیح باشند.
  2. تربیت دینی: والدین وظیفه دارند آموزه‌های دینی را به فرزندان خود منتقل کرده و آن‌ها را با ارزش‌های اسلامی آشنا کنند. از نگاه علامه، پرهیز از سطحی‌نگری و تمرکز بر عمق و جوهره دین، از ارکان اساسی تربیت دینی به شمار می‌رود. علاوه بر این، تأکید بر سیره عملی معصومین و بزرگان دینی و تلاش برای الگو گرفتن از این شخصیت‌ها، جایگاه ویژه‌ای در منظومه فکری ایشان دارد و به‌عنوان راهکاری برای ایجاد تربیت دینی عمیق و مؤثر معرفی شده است.
  3. تربیت عاطفی: علامه بر اهمیت شناخت و مدیریت عواطف تأکید ویژه‌ای دارد. ایشان معتقد است آموزش کنترل احساسات و تقویت توانایی درک عواطف دیگران، از ارکان مهم تربیت است. برای دستیابی به این هدف، والدین باید محیطی امن و حمایتی فراهم کنند که فرزندان بتوانند در آن احساس آرامش و امنیت کنند. چنین فضایی به فرزندان اجازه می‌دهد تا آزادانه بیندیشند، مسائل را از جنبه‌های مختلف بررسی کنند و به درک عمیق‌تری از خود و دیگران برسند.
  4. تربیت جسمانی: توجه به سلامت جسمانی و فعالیت‌های بدنی، یکی از ارکان اساسی تربیت فرزندان از نگاه علامه است. او همواره بر اهمیت تغذیه سالم و تحرک کافی تأکید داشت و والدین را به عنوان مسئولان اصلی در این زمینه می‌دید. از دیدگاه علامه، سلامت جسمی نه‌تنها بر رشد فیزیکی فرزندان اثرگذار است، بلکه نقشی تعیین‌کننده در تقویت روحیه و توانایی‌های ذهنی آن‌ها دارد. والدین با ایجاد عادات غذایی مناسب و تشویق به فعالیت‌های ورزشی، می‌توانند پایه‌گذار سبک زندگی سالم و پرنشاطی برای فرزندان خود باشند.
  5. تربیت معنوی: این بخش از تربیت به پرورش ابعاد روحانی و معنوی فرد اختصاص دارد و هدف آن دستیابی به آرامش درونی، خودآگاهی، و در نهایت گرایش به نیکوکاری است. در منظومه فکری علامه، مفاهیمی همچون بقای روح، تقویت قدرت روحی، و تعمیق ایمان جایگاه ویژه‌ای دارند. این نوع تربیت با تمرکز بر باورهای اعتقادی، تقویت ایمان، و یافتن معنای زندگی، افراد را به سوی ارتباط عمیق‌تر با خداوند هدایت می‌کند. از نگاه علامه، این رویکرد نه‌تنها راهی برای یافتن آرامش فردی است، بلکه اساس رستگاری در دنیا و آخرت را نیز فراهم می‌سازد.
  6. تربیت علمی: تشویق فرزندان به تحصیل و علم‌آموزی و تأکید بر اهمیت دانش و تحصیلات نیز از نکات مهم مطرح‌شده در این کتاب است.

مطالعه این کتاب به همه والدین دغدغه‌مند که سودای پرورش فرزندانی مومن، بااخلاق و اثرگذار را در سر می‌پرورانند و نیز دغدغه‌مندان و فعالین عرصه تعلیم و تربیت شامل معلمان، مربیان و … توصیه می‌شود.

 

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “به پدران و مادران (جلد 1)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *