به آموزگاران (جلد 1)

مجموعه سخنرانی علامه کرباسچیان در جمع معلمان و مسئولان یا فارغ‌التحصیلان مدارس است. ایشان از ابتدای تاسیس مدرسه علوی همواره بر رشد و ساختن ابعاد علمی و معنوی معلمان تاکید داشتند که این کتاب شاهدی بر تلاش استاد در رشد معلمان است. جلد اول و دوم این مجموعه چهارجلدی هرکدام شامل 15 گفتار از استاد است.

ریال۳.۳۰۰.۰۰۰

توضیحات

«بیمارستان مجهز و زیبا اگر فاقد پزشک متخصص باشد، ساختمانی بی‌فایده بیش نیست!» همیشه از این مثال استفاده می‌کرد تا حیاتی بودن و اهمیت معلم خوب را نشان دهد و تاکید کند اگر مدرسه‌ای معلم خوب نداشته باشد، مفید نخواهد بود. این باور عمیق علی‌اصغر کرباسچیان بود، بنیان‌گذار مدرسه علوی و مدرسه نیکان، که از او به‌عنوان پیشگام تأسیس نخستین مدرسه مدرن اسلامی یاد می‌شود. علامه کرباسچیان، با همکاری نزدیک استاد رضا روزبه، در دوران مدیریت خود بر مدارس علوی و نیکان تلاش می‌کرد مجموعه‌ای از برترین معلمان، با تنوع در سلایق و عقاید، گرد هم بیاورد. او اعتقاد داشت که دانش‌آموزان باید از حضور معلمان برجسته بهره‌مند شوند تا در کنار تقویت علمی، در ایمان و تدین نیز پرورش یابند. هدف والای علامه این بود که دانش‌آموزان این مدارس به انسان‌هایی مؤثر و ارزشمند برای جامعه آینده خود تبدیل شوند، انسان‌هایی که علم و دین را در هم آمیخته و مسیر تعالی را دنبال کنند.

در کوران سیاست‌زدگی بعد از کودتای ۲۸ مرداد، مؤسسین مدرسه علوی از جمله علامه کرباسچیان و رضا روزبه به این نتیجه رسیده بودند که کار سیاسی و دنباله‌روی از سیاست‌گران، مشکل‌گشای جامعه دینی نیست و به جای آن باید انسان‌های متدین متخصص و تحصیل‌کرده را با کمک بهترین متخصصان دانشگاهی تربیت کرد. هدف این مؤسسه از ابتدا مشخص بود: رقابت با نسل تحصیل‌کرده سکولار، تربیت دانش‌آموختگان متدین در بیشتر رشته‌های مورد نیاز دانشگاهی، به‌خصوص رشته‌های فنی و پزشکی و اثبات این نکته که دین و دانش با هم تنافری ندارند و می‌توان هم تحصیل کرده بود و هم متدین باقی ماند.

در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی، مدارس علوی و نیکان به عنوان مدارس ممتاز و درجه‌یک تهران شناخته می‌شدند، به‌طوری که فارغ‌التحصیلان این مدارس به طور منظم رتبه‌های برتر دانشگاه‌ها را کسب می‌کردند. اما این موفقیت برای علامه علی‌اصغر کرباسچیان کافی نبود. او هدفی فراتر از موفقیت‌های علمی صرف در سر داشت؛ آرمانی که در آن علم و دین در کنار هم در اوج باشند و فارغ‌التحصیلان این مدارس به نمونه‌های بارز انسان‌های مؤمن، باسواد و توانمند تبدیل شوند.

«کافرى که هر روز غذای مفصّلی مى‌خورْد، پس از مسلمان‌شدن، غذایش به یک‌سوم رسید. بزرگى گفت: «آن وقت به‌علت اضطراب روح، نیروى بیشترى مصرف مى‌کرد و غذاى بیشترى مى‌طلبید. حالا درنتیجۀ سکون و آرامشى که پیدا کرده است، به غذاى زیاد احتیاجى ندارد.»

«الجوعُ طَعامُ اللّهِ‌ یُحیي بِهِ أبدانَ الصِّدّیقینَ»؛ (گرسنگى غذاى الهى است که خداوند دوستان خودش را با آن زنده نگه مى‌دارد).»

برای دستیابی به این هدف بلندپروازانه، علامه معتقد بود که معلمان نه‌تنها باید از نظر علمی و اخلاقی در سطح بالایی باشند، بلکه باید با هدف تربیتی مدرسه هم‌سو و همراه شوند. به همین دلیل، گزینش معلمان در این مدارس فرآیندی سخت و دقیق بود. اما کار به این مرحله ختم نمی‌شد؛ در طول سال تحصیلی، جلسات متعدد آموزشی و تربیتی برای معلمان برگزار می‌شد تا آن‌ها را با اهداف و ارزش‌های مدرسه همگام کند و دیدگاه‌شان را ارتقا دهد.

«در زمان انوشیروان، اوضاع ایران به هم خورده بود. او دستور داد حکما را بیاورند تا چاره‌اندیشی کنند. عده‌ای را خواندند. بعد کسی آمد که جثه‌اش خیلی کوچک بود. انوشیروان گفت: «این را آورده‌اید که کار مملکت را درست کند؟!» آن مرد با اشاره به سر خود گفت: «اگر فکر می‌خواهید، اینجاست و اگر هیکل می‌خواهید، بروید دنبال شتر.»

بنابراین، انسان به‌طور فطری کیفیت را ملاک قرار می‌دهد. در امور معنوی هم باید همین‌طور باشد؛ مثلاً با کسی باید دوست شد که خصوصیات روحی برجسته‌ای داشته باشد، نه اینکه لباسش شیک و ظاهرش مرتب باشد. از عالِمی باید استفاده کرد که اهل حقیقت و معنویت باشد، نه اینکه عمامۀ بزرگ و ریش بلند داشته باشد. عبادتی باید انجام داد که با توجه و اخلاص باشد، هرچند کم باشد. شاگردانی باید تربیت کرد بافضیلت و بامعلومات، هرچند تعدادشان محدود باشد. متأسفانه در این امور، اکثر مردم اسیر کمیت‌اند و به کیفیت توجه ندارند و همین مسئله به جامعۀ ما لطمه زده است.»

 

این کتاب، بخشی از همان سخنرانی‌ها و مباحث تربیتی است که در این جلسات مطرح شده و اکنون به‌صورت مدون و مکتوب در اختیار علاقه‌مندان به حوزه تعلیم و تربیت قرار گرفته است.

کتاب حاضر، سخنرانی‌های علامه در جمع معلم‌های مدارس نیکان و علوی است. جلد اول این کتاب شامل ۱۵ گفتار از 78 گفتاری است که در جمع معلمان ایراد شده است. باقی گفتار‌ها در سه جلد بعدی تحت همین عنوان منتشر شده است.

«بااینکه نعمت‌های الهی به‌‌‌قدری فراوان است که نمی‌شود آن‌ها را شمارش کرد، خداوندِ عالَم برای هیچ‌یک از آن‌ها بر کسی منت نگذاشته و فقط در این آیه‌، برای فرستادن پیامبری که به تربیت و تعلیم مؤمنان اقدام می‌کند، بر آنان منت گذاشته است. قابل‌توجه است که تربیت بر تعلیم، و پرورش بر آموزش مقدم آمده است. پس سزاوار است ما هم به‌جای گفتن «تعلیم و تربیت» و «آموزش و پرورش» بگوییم «تربیت و تعلیم» و «پرورش و آموزش». البته باید بدانیم که با جلوانداختن کلمۀ «تربیت» بر «تعلیم»، و «پرورش» بر «آموزش» دردی دوا نمی‌شود، بلکه باید در عمل، تحصیل اخلاق را بر تحصیل علم مقدم بداریم تا به مقصد برسیم. متأسفانه از زمین تا آسمان را فقط حرف پر کرده است.»

این کتاب بدون شک، مهم‌ترین مخاطبانش معلمان و مدیران مدارس هستند. اگر معلمی هستید که دغدغه‌تان تنها به پایان رساندن کلاس و بازگشت به خانه محدود می‌شود، این کتاب احتمالاً برایتان جذاب نخواهد بود. اما اگر با وجود تمام سختی‌های این شغل، عشق به معلمی را در دل دارید و رسالت خود را در پرورش انسان‌ها می‌بینید، پیش از آنکه دوباره وارد کلاس شوید، حتماً این کتاب را تهیه کنید.

علاوه بر معلمان و مدیران، این کتاب برای هر فردی که به‌نوعی در حوزه تربیت و آموزش فعال است، ضروری به نظر می‌رسد. از دانشجویانی که آخر هفته‌های خود را صرف تدریس به دانش‌آموزان کم‌بضاعت می‌کنند، گرفته تا مربیان فرهنگی، فعالان مساجد و حتی کسانی که در فضای مجازی دانشی را به دیگران منتقل می‌کنند، همگی نیازمند نسخه‌ای از این کتاب هستند.

اما این کتاب مخاطب دیگری هم دارد؛ کسانی که باور دارند «هر انسانی، مربی خود و اطرافیانش است!» اگر شما هم به این جمله ایمان دارید و تربیت خود و دیگران را یک وظیفه می‌دانید، این کتاب می‌تواند الهام‌بخش مسیر زندگی‌تان باشد.

«چقدر خوب است قدری فکر کنیم: «من که هستم؟ اینجا کجاست؟ آیا همیشه اینجا می‌مانم؟ از اینجا مرا به کجا می‌برند؟ و… .» اما ابداً این فکرها در ما نیست، بلکه مثل گاو و اسب عصاری، شصت سال دور خود می‌چرخیم و با دست خالی از دنیا می‌رویم.

یکی از رفقا می‌گفت: «ما کاری را شروع می‌کنیم، ولی وسط کار یادمان می‌رود که می‌خواستیم چه‌کار کنیم.» حرف درستی است؛ مثلاً معلمی می‌گوید: «من نمی‌خواهم مهندس و دکتر باشم؛ می‌خواهم آدم بسازم»، ولی یک‌دفعه متوجه می‌شود که انرژی انسانی‌اش صرف پایۀ حقوق و بازنشستگی و اضافه‌حقوق و… شده است. باید بدانیم کسی می‌تواند آدم بسازد که خودش آدم باشد. کسی که اسیر موهومات است نمی‌تواند آدم‌سازی کند.

ذات نایافته از هستی بخش

کی تواند که شود هستی‌بخش

خشک‌ابری که بود زآب تهی

ناید از وی صفت آب‌دهی»

علامه کرباسچیان به‌شدت به تمرکز و انسجام در عمل اعتقاد داشت. او باور داشت که هر فرد باید تمام انرژی و تمرکزش را روی یک کار متمرکز کند. خود علامه نیز در تمام دوران زندگی‌اش این اصل را رعایت کرد. زمانی که مدرسه‌داری و معلمی را به‌عنوان مسیر خود انتخاب کرد، تمام‌وقت و بی‌وقفه به این مسئولیت پرداخت. چنین تعهدی به هدف، نشان‌دهنده جدیت و دقت بی‌مانند او بود. بنابراین، اگر تصمیم به مطالعه این کتاب دارید، باید آماده باشید که با یک کتاب معمولی اخلاقی مواجه نخواهید بود. در طول مطالعه بارها با نکته‌های صریح و گاه تند علامه روبه‌رو می‌شوید که شما را به تفکر و بازنگری وامی‌دارد.

«اگر سطح علمى معلم بالا باشد، دانش‌آموز را در خود هضم مى‌کند و شاگرد در مقابل او خاضع مى‌شود و درنتیجه میل دارد که به‌شکل او درآید. به‌این‌ترتیب، حرکات و رفتار و حتى ظاهر معلم الگوى او مى‌شود. اما واى به وقتى که مطلب نادرستی از معلم بشنود. بعدها که درست آن را بفهمد‌، معلم و مدرسه از نظرش مى‌افتد و درنتیجه، تعلیمات دینى اینجا هم در نظرش بى‌قیمت مى‌شود. حالا ببینید به‌واسطۀ نداشتن انحدار علمى، به‌طور غیرمستقیم چه ضررهایى به دین و قرآن مى‌زنیم. مطلب همان است که عرض شد: وقتى روپوش سفید پوشیدیم، یک لکۀ سیاه خود را نشان مى‌دهد، ولى اگر در لباس خاکستری آشپز، سیاهى دیگ هم باشد، چه‌بسا معلوم نشود. دقت کنید که در پایان کار، ضررى به اسلام نزده باشیم.»

در جلد اول این کتاب، موضوعات مهم و متنوعی مطرح شده است، از جمله «آرامش روح»، «اخلاص»، «ارزش آدمی»، «انسان‌سازی»، «منشا اثر بودن»، «تحول‌خواهی»، «توحید»، «جایگاه و نقش مربی»، «دنیادوستی و نفی آن»، «سعه صدر»، «ضرورت خودسازی»، «ویژگی‌های مربی» و … .

«برنامۀ انسانی برنامۀ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است. به حضرتش می‌گفتند: «آقا، یا شب بخواب یا روز.» می‌فرمودند: «شب باید برای سفر آخرتم کار کنم و روز هم باید برای مردم کار کنم.»

آن حضرت می‌فرمودند: «اگر دو کار پیش بیاید، یکی راجع‌به دنیا و یکی راجع‌به آخرت، کار آخرتی را انجام می‌دهم و اگر دو کار پیش بیاید راجع‌به آخرت، یکی سخت و دیگری آسان، کار سخت‌تر را انتخاب می‌کنم.»

اگر به شاگردی کم‌استعداد که پدرش کارگر است، درس خصوصی بدهیم و پول هم نگیریم، نورانیت و صفا می‌آورد، نه اینکه پسر فردی متمول یا یکی از بستگان خود را درس بدهیم.»

مجموعه کتاب‌های «به آموزگاران» ویژگی منحصربه‌فرد دیگری نیز دارند که آن‌ها را از سایر آثار متمایز می‌کند. در بسیاری از کتاب‌های ارزشمند با نمایه‌های موضوعی یا واژگانی روبه‌رو می‌شوید، اما کمتر کتابی را پیدا می‌کنید که مطالبش را به‌لحاظ مفهومی بررسی و دسته‌بندی کرده باشد. وجود «نمایه‌های مفهومی» در این کتاب، نه‌تنها هنگام مطالعه به ذهن شما کمک می‌کند تا مفاهیم را بهتر سازمان‌دهی کنید، بلکه پس از اتمام کتاب، این بخش به‌عنوان یک راهنمای جامع، امکان رجوع سریع و مؤثر به مطالب را فراهم می‌کند.

 

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “به آموزگاران (جلد 1)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *